نگاهش که به من میافتد، در قعر تاریکی چشمهایش هیچ پرسشی نیست. نزدیکتر که میروم میبینم که آن چشمها مرا نگاه نمیکرده است؛ بیآنکه بخواهم احساس میکنم که او دیگر حتی در میان ما هم نیست.