وجب به وجبِ این دریا را که از بَر بودم | کسی، پدربزرگ را شفا نداد | مادربزرگ را شفا نداد | به خاطر کسی نبود | اشکهایی که ریختم | سرم که به سنگ خورده و برنمیگشت | ماه | سنگ شده بود